با ما در ارتباط باشید : 09199726467

شهدا

شهید بابا خزایی کوهپر


شناسه


نام: بابا

نام خانوادگی: خزائی کوهپر

نام پدر : امیر

نام مادر : عمه خانم خزائی

تاریخ تولد: 1 دی 1343

محل تولد: مازندران – نوشهر

شغل : دانش آموزی

یگان : لشگر 10 سید الشهدا – گردان علی اکبر

تاریخ شهادت: 17 تیر 1365

محل شهادت : مهران

عملیات: کربلای 1

 


زندگینامه


شهید بابا خزایی در اولین روز زمستان 1343 در نوشهر مازندران دیده به جهان گشود. او فرزند ششم خانواده خزایی بود. پدرش کشاورز بود و به سختی زندگی را می گذراند اما به لحاظ مذهبی، خانواده ای متدین و مذهبی بودند. وی علاوه بر تحصیل، قرآن را نیز آموزش می دید.

خانواده خزایی بعد از مدتی به تهران مهاجرت کردند.

بابا دبیرستان را در رشته اقتصاد در هشتگرد گذراند. او علاوه بر تحصیل، کشاورزی و دامداری نیز می کرد.

در سالهای اوج گیری انقلاب، توسط جزواتی که از قم برایش فرستاده می شد، با امام خمینی آشنا و پیرو عقاید ایشان شد. وی همواره در راهپیمایی ها شرکت می کرد.

ازجمله خصوصیات بارز او عبارت بود از: تواضع- فروتنی- حجب و حیا- امانتداری- صبر و استقامت- وقت شناسی- صداقت- صفا و صمیمیت

وی در 18 سالگی به جبهه رفت. حضور او به ترتیب زیر بود:

در تاریخ 20/10/61- به مدت 3 ماه – کرج- بسیج- لشکر 10 سیدالشهدا- خوزستان- تک تیرانداز- عملیات والفجر مقدماتی

10/10/62 تا 10/10/64 به مدت 2 سال – نوشهر- سپاه- مهاباد- کردستان- مسئول تبلیغات و شرکت در عملیات

27/11/64 الی 27/4/65 – کرج – لشکر سیدالشهدا- بسیج – فاو، مهران- آر پی جی زن- عملیات کربلای یک

بابا خزایی در عملیات والفجر8 شیمیایی شد و به مدت 1 ماه در اهواز بستری بود.

وی سرانجام در 17 تیرماه 1365 حین عملیات کربلای 1 در مهران بر اثر اصابت تیر مستقیم به شهادت رسید و در تاریخ بیست و دوم تیرماه در گلزار شهدای پول به خاک سپرده شد.

 


وصیتنامه


بسم الله الرحمن الرحیم

و قاتلو هم حتی لاتکون فتنه و یکون الذین الله

با کافر جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و همه در آیین خدا باشید.

خداوندا! معبودا! تو گواهی که خالصانه و فقط برای رضای تو در این راه گام برداشتم و هدفم فی سبیل الله بوده است تا بتوانم در راه تو انجام وظیفه بنمایم و هم اکنون هم به این امید وصیت خود را می نگارم که از خدای خود طلب عفو و بخشش گناهانم را می‌کنم که شهادت در راه او نصیبم گردد. هرچند بنده ای گناهکار و خجل هستم و بار گناهم سنگین است و شهادت هم مخصوص بندگان خالص خداست ولی خالصانه و با تمام وجود توبه می کنم و امیدوارم به حق محمد و آل محمد صلی الله خداوند رحمان به این بنده معصیتکار ترحمی نماید و بار گناهم کاسته شود و مرا مورد عفو و بخشش خویش قرار دهد. ای خدای بزرگ تو خود دستور به جهاد با کافر تا رفع فتنه و فساد در روی زمین را امر فرموده ای و هم اکنون نیز که کمکم کردی و توفیق یافتم که در این جهاد در راه تو شرکت جویم یاریم کن

اللهم اجعلني من جندك فان عندك هم الغالبون

 خداوندا معبودا در حالی به روی تو میشتابم که نمی‌دانم آیا اعمال مرا قبول و دعاهایمان را مستجاب خواهی کرد یا نه. خداوندا تنها توکلم به توست و از تو امید رحمت و بخشش را دارم. بارالها خدای بزرگ! بپذیر کسی را که مشتاقانه و فقط فی سبیل الله گام برداشته. به امید نصرت تو کریم و غفار

 حال چند کلامی به عنوان وصیت با برادران و خواهران مسلمان و والدین و اقوام و خویشاوندان

  الدنیا مزرعه الاخره

 دنیا مزرعه آخرت است

 برادران و خواهران مسلمانان این دنیا و لحظاتی را که در آن هستیم هیچگاه نباید غافل باشیم و این فرصتی است تا این توشه لازم را برای آخرت خود که آنجا جاودانیست برداریم. نسبت به همدیگر مهربانی و اخلاص عمل داشته باشید و سعی کنید تمام کارهایتان برای رضای خداوند باشد.

ای کسانی که خود را به  دنیا مشغول کردید و از خویشتن غافل شده‌اید و جز منافع شخصی خود چیز دیگری را طلب نمی کنید و راه شیطان را برگزیده اید، به خود آیید و از خواب غفلت بیدار شوید. بپاخیزید و خود را نجات دهید. مبادا خدای ناکرده مسائل مالی دنیوی که همه شیطانی و سد راه کردند، ما را از مسائل اسلام عزیز غافل سازند.

 بحمدالله در این برهه از زمان که با نعمت بزرگ رهبری عظیم الشان حضرت امام برای اعتلای پرچم توحید این رسالت عظیم بر دوش شما امت اسلام نهاده شده است در حالیکه کفر و الحاد استکبار جهانی با تمام قوا در مقابل شما امت مقاوم، فکر نابودی اسلام عزیز را در سر دارند، بار مسئولیت بسیار سنگین است. با اینکه امام عظیم قلب تپنده ملت ها و ملل اسلامی پیام تاریخی خود مبنی بر حضور کلیه اقشار مردم در جبهه و جنگ اعلام داشتند؛

 اولاً از برادران و خواهران و اقوام خود می خواهم تا آنجا که در توان دارید در راه خدا دریغ  ننمایید و با مال و جان حرکت کنید. ما باید به استکبار جهانی و یزیدیان زمان و آنهایی که قد علم کردند در مقابل انقلاب اسلامی و ماجراجویی می‌کنند بفهمانیم که هیهات من الذله، به آنها بفهمانیم که اگر اجداد شما در چهارده قرن پیش در صحرای خونین کربلا خون اباعبدالله الحسین علیه السلام و یارانش را ریختند، حال این خون حسین علیه السلام است که در رگ‌های این امت اسلامی می‌جوشد و تا نابودی فتنه و فساد در روی زمین لحظه‌ای از پای نخواهد نشست و باید به دنیا بفهمانیم که ما اهل کوفه نیستیم امام تنها بماند. در هر حال پشتیبان و پیرو ولایت فقیه بوده و از هرگونه برخورد منافقانه جلوگیری کرده و حضور فعال داشته باشید. روی دیگر سخن با اندک جوانان و افرادی است که از طریق فحشا و بی‌حجابی گول خوردند و به انحراف کشیده شده اند. به خود آیید و دور بریزید آن چیزهایی را که فرهنگ غربی می خواهد و تن دادن به فرهنگ بیگانه ننگ است. جامعه اسلامی ما پذیرای فرهنگ غربی نیست و تا حال هم  آنچنان برخورد و جلوگیری نشده است. مسئله جنگ است و انشاالله به زودی و به یاری خداوند سبحان ریشه این مسائل از بیخ و بن کنده و نابود خواهد شد. متاسفانه پس از گذشت هشت سال از عمر پر برکت انقلاب اسلامی و شش سال جنگ تحمیلی این روح بیداری در ملت‌های اروپایی اثر کرده است. ولی افرادی اند که در میان این نعمت بزرگ خود را گم کردند و ان‌شاءلله که خداوند رحمان همه را به راه راست هدایت فرماید.

 پدر گرامی و ارجمندم از شما حلالیت می طلبم از اینکه نتوانستم فرزند خوبی برایتان باشم و همچنین مادر مهربانم و گرامی ام هر چند می دانم با شنیدن خبر شهادت من ناراحت خواهی شد ولی بدان مرگ در راه خدا سعادت بسیار بزرگی است و باید بر آن افتخار کنیم. با این که شما در حق من زحمات و مشقت های فراوان کشیده‌اید و من هم نتوانستم جبران کنم، ولی از تو می خواهم که مرا ببخشی و حلالم کنی که نتوانستم حق فرزندی را ادا کنم. از خداوند سبحان برایم طلب مغفرت بنما و فقط صبر را پیشه کن تا اینکه خداوند به شما اجری عظیم عنایت فرماید.

 برادر گرامی از اینکه در طول عمرم نسبت به اینجانب بسیار مهربانی و محبت داشته اید از شما کمال تشکر را دارم و در هر حال مدیون محبت های شما هستم و از شما خالصانه حلالیت می طلبم.

شما خواهران مهربان و گرامی انشالله که الگویتان و سرمشق زندگی خود را زینب سلام الله قرار داده و در مسائل اسلامی و در هر حال از پیروان راستین ولایت فقیه باشید. در ضمن از کلیه اقوام حلالیت می‌طلبم و چیزی که باید بگویم از اقوام و آن کسانی که هنوز خود را نشناختند و نسبت به انقلاب و امام عزیز بسیار بدبینند و همیشه زخم زبان می‌زنند، می خواهم که در مراسم تشییع جنازه ام و یا مجالس دیگرم شرکت نکنند و یا به عنوان بستگان شهید سوء استفاده ننمایند. همیشه بنگرید که خودتان برای انقلاب چه کرده‌اید نه اینکه انقلاب اسلامی برایتان چه کرده است. در ضمن حلالیت از کلیه امت شهیدپرور روستای (پول) کجور دارم. پیام حقیر به شما: در جهت تقویت و بنیه پایگاه مقاومت شهدای پول جدیت به خرج دهید تا انشالله با قدمی مستحکم در تشکیل ارتش بیست میلیونی دین خود را ادا نموده و در هر حال در صحنه‌ها حضور مداوم داشته و این انقلاب اسلامی عزیز را پاسداری کنید تا انشالله پرچم پرافتخار اسلام را به صاحب اصلی‌اش حضرت بقیه الله اعظم ارواحنا له الفدا (عج) بسپارید.

 خدایا خدایا تا انقلاب مهدی عجل الله حتی کنار مهدی عجل الله خمینی را نگهدار

 والسلام علیکم و رحمه الله

۲۶ رمضان ۱۴۰۶

15 خرداد 1365

بابا خزایی

اللهم اجعلني من جندك فان عندك هم الغالبون

 


خاطرات


  • خانواده شهید:

او بسیار مسئولیت پذیر بود. عصرها به دنبال گاو و گوسفند به صحرا می رفت…

یک شب گاوش را گم کرده بود. هوا تاریک شده بود اما او برنگشته بود. ساعت از 12 گذشت… خبری از او نبود. راه افتاده بود توی صحرا به دنبال گاو گم شده.

رفتیم دنبالش. بعد از ساعتها، بالاخره پیدایشان کردیم.

https://www.ali-akbar.ir/13378/%d8%a8%d8%a7%d8%a8%d8%a7%db%8c-%d8%b4%d9%87%db%8c%d8%af%d9%85/


تصاویر


 

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همچنین ببینید
بستن