با ما در ارتباط باشید : 09199726467

جستجو
Close this search box.
یادها

چهارم مهرماه سالگرد مأموریت «گردان علی اکبر» در پدافندی جزیره مجنون (پاییز 1364)

همه جای دنیا، “جنون” آخر کارِ “عاشقی” است

تو دریای لایتناهیِ “گردان علی اکبر” را بنگر، که از “جزیره‌ی مجنون” آغاز کرد…

و به قول حافظ «تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز»

 


 

مدتی بود که بنا به دلایلی، “گردان علی اکبر” در رکود قرار داشت و به غیر از کادر اصلی، هیچ نیرویی نداشت تا جایی که معروف شده بود به “گردان 7 نفره”!

تصمیم مقامات تیپ سید الشهدا(ع) بر این شد که هر طور شده نفراتی از سایر گردان های لشکر، به “گردان علی اکبر” بروند تا این گردان دوباره احیا شود.

مأموریت “پدافندی جزیره مجنون” در سال 1364، اولین حضور جدی “گردان علی اکبر” پس از تشکیل مجدد بود.

 

* * *

 

گردان در روز چهارم مهر 1364 به جزیره‌ی مجنون، که مردابی وسیع و پوشیده از نیزار بود اعزام شد و در پاسگاه‌هایی که بر روی قطعات شناور یونولیتی (معروف به پل های خیبری) بنا شده بود، استقرار یافت تا به حفظ مواضع به دست آمده ایران از عملیات های انجام شده در قبل بپردازد.

ردیف بالا از راست نفر اول: سردار حمید تقی زاده پدافندی جزیره مجنون 1 – 1364
از چپ: شهید علی قربانی – شهید علی آملی – ؟ – ؟ پدافندی جزیره مجنون 1 – 1364
از راست: برادر اکبر اسماعیلی – شهید علی آملی پدافندی جزیره مجنون 1 – 1364
پدافندی جزیره مجنون 1 – 1364

* * *

اقامت بیش از 40 روز بر روی پل های شناوری که با کوچکترین حرکت، بالا و پایین می رفتند، مشکل بود، ولی حضور موش‌های عظیم‌الجثه و سگ‌ماهی‌ها، باعث شده بود سختی های دیگر آن شرایط، از یاد همه برود.

به جرأت می توان گفت که دشمن اصلی بچه ها در مأموریت پدافندی جزیره مجنون، عراقی ها نبودند! بلکه موش ها بودند!

موش هایی که به جیره‌ی غذایی بچه ها حمله می کردند، سیم های تلفن را می جویدند، وسایل بچه ها را می خوردند و کوله پشتی ها را سوراخ می کردند. موش ها حتی به خود بچه ها هم رحم نکرده و یک بار نوک شصت پای یکی از بچه ها را هم خورده بودند!

از آنجایی که سنگرها حفاظ درست و حسابی نداشتند، شب ها همه با ترس و لرز می خوابیدند و به قولی آماده باش بودند.

 

* * *

 

غیر از موش ها، سگ ماهی ها هم بر سختی های آن منطقه افزوده بودند. وقتی بچه ها برای شستن لباس یا ظروف غذا کنار آب می رفتند، هر لحظه باید مراقب می بودند که یک وقت سگ ماهی از آب بیرون نپرد و با سبیل های سَمی اش، صورت و دستشان را شلاق نزند. سبیل های سگ ماهی اگر به دست کسی می خورد، آن را سِر می کرد.

ترس از پریدن ناغافل سگ ماهی ها فقط مختص زمان شستشوی ظروف نمی شد. گاهی حین دستشویی، ناگهان یک سگ ماهی از سوراخ توالت بیرون می پرید!

 

* * *

 

دو – سه هفته ای از حضور “گردان علی اکبر” در جزیره می‌گذشت که در اوایل آبان سال 1364، نیروهایی از تهران و کرج به پادگان دوکوهه اعزام شدند که از آنها حدود 100 نفر به “گردان علی اکبر” اختصاص یافت. از جمله این نیروهای جدید الورود، بچه های جنوب شهر تهران بودند: “مسلم اسدی”، “حسین ظهوریان”، “امیر علیزاده”، “مجید آرمیون”، “محسن ایوبی” و “جلال شاکری”

“حمید تقی زاده”؛ فرمانده “گردان علی اکبر” پس از اطلاع از پیوستن نیروهای تازه نفس به گردان، “حمید پارسا” را از جزیره به دوکوهه فرستاد تا آنها را تحویل بگیرد و برایشان در بالای دوکوهه چادر زده و به سازماندهی آنها بپردازد تا مأموریت گردان تمام شده و بقیه هم به آنها بپیوندند.

 

کادر گردان علی اکبر در پدافندی جزیره مجنون، پاییز 1364

فرمانده گردان: حميد تقي‌زاده

معاون اول: عباس رنجي

منشي: عباس قرباني

تبليغات: محمد ملكي

مسئول محور: تقي دليلي

مخابرات: صادق زمانیان، اکبر اسماعیلی، حسن هادی پور، داوود ماکی بند

گروهان 1 –  ايثار

فرمانده گروهان:‌ شهيد جواد رهبر دهقان

گروهان 2  – جهاد

فرمانده گروهان:‌ حميد پارسا   معاون اول: جهانگير پولادي، معاون دوم:‌ شمس الله فرهنگيان

گروهان 3 – شهادت

فرمانده گروهان:‌ شهيد عليرضا آملي   معاون اول: شهيد حسن تاجيك

 

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کاربران ناشناس
کاربران ناشناس
5 سال قبل

یادش بخیر

حاجی
حاجی
5 سال قبل

واقعنم ما مجنونهایی بودیم که از جزیره مجنون شروع کردیم
چه تلاقی قشنگی

کاربران ناشناس
کاربران ناشناس
5 سال قبل

چه عکسای خوبی
یاد همشون بخیر

همچنین ببینید
بستن