با ما در ارتباط باشید : 09199726467

-

فرمانده بودن سخت است…

دلنوشته‌ای برای فرمانده گردان حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام (سردار حاج حمید تقی‌زاده) بمناسبت دستنوشته ایشان برای سی و دومین سالگرد شهدای گردان

فرمانده بودن سخت است

سخت است با دستان خودت، نیروهایت را که به سان پاره‌های وجودت هستند، بفرستی در دل دشمن و اندکی بعد، پیکرهای پر پر شده‌شان را تحویل بگیری

فرمانده بودن سخت است
چه بغض‌ها که فرو خوردی و چه اشک‌ها که اجازه‌ی جاری شدنشان را ندادی

فرمانده بودن سخت است
تو تا کنون ۴۴۰ بار جان داده‌ای، هر بار که اسمی به دفتر شهدای گردان حضرت علی‌اکبر علیه‌السلام اضافه شد، تو هم شهید شدی

فرمانده بودن سخت است
نگاه کردن به چشمهای مصنوعی حاج مجید رضاییان سخت است. ایستادن مقابل ویلچر حاج محمدرضا دامرودی، سخت‌تر.
دیدن قامت‌های خمیده‌ی پدران و مادرانی که جگرگوشه‌هایشان از میان دستان تو پر گرفته‌اند به سوی آسمان، نفس‌گیر است، اما تو متواضعانه، هر سال ایستادی جلوی درب جماران، بهشان خوشامد گفتی و یاد فرزندانشان را گرامی داشتی
و حالا که چند سالیست ویروس منحوس، به جان دلهایمان افتاده و دلتنگ‌تر از همیشه‌مان کرده، بی‌تاب همان پدران و مادرانی

آنها نیز این سالها گویی با ندیدنت، داغ نبودن پسرانشان تازه شده
گویی این تو نبودی که در ورودی درب جماران، بهشان خوشامد می‌گفتی. آنها با دیدار تو، فرزند شهیدشان را نفس می‌کشیدند.
چون تو «با آنهایی و در راه آنها»

طیبه مهران‌پور

دستنوشته سردار حمید تقی زاده (فرمانده گردان حضرت علی اکبر علیه السلام) بمناسبت سی و دومین سالگرد شهدای گردان
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همچنین ببینید
بستن