با ما در ارتباط باشید : 09199726467

یادها

جبهه؛ محل آموختن و آموزاندن

خاطره برادر سعید مومنی

یکی از همرزمانم در جبهه، پسری بسیار بامعرفت و باصفا بود، البته اوضاع زندگی‌اش با ما تفاوت داشت و از خانواده‌ای مرفه و ساکن مناطق شمالی تهران بود.

من و او، غیر از قد بلندش، تفاوت‌های اساسی دیگری هم با هم داشتیم.

او نه تنها با من، بلکه با همۀ بچه‌ها خیلی فرق داشت.

همه‌چیزش متفاوت با سایرین بود: حتی نوع پوشش و گفتار و رفتارش. همه‌کارش داد می‌زد که از بالای شهر، مستقیم آمده جبهه.

او حتی روخوانی قرآن را هم کامل بلد نبود.

اما کم‌کم معنویت جبهه و صفای بچه‌های گردان بر او اثر کرد و به معنویت روی‌آور شد. او دیگر کلاً عوض شده بود و علاقمند بود تا بیش از پیش، معارف اسلامی و قرآنی را فراگیرد. اینکه امام راحل(ره) فرموده بودند: جبهه کارخانۀ آدم‌سازی است، در چنین مواردی تجلی می‌یافت.

یک‌روز آمد پیشم و با کلی خجالت و این پا و آن پا گفت: یادم می‌دهی قرآن بخوانم؟

خوشحال شدم. آن هم دو جانبه!

هم از این جهت که قرار بود من واسطه شوم کسی بتواند کلام نورانی خدا را بخواند و درک کند و به‌کار بندد.

و هم از این جهت که می‌توانستم مدتی ژست معلمی را به خود بگیرم!

به او گفتم: خوب فکرهایت را بکن! چون من خیلی سختگیرم! بعد هم اینکه اگر واقعا علاقمندی، برو اندیمشک و یک قرآن رحلی (قطع بزرگ) بخر.

***

 او  آنقدر عاشق فراگرفتن پیام‌های نورانی معبود بود که با وجود جدیتی که در نگاه و صدا و چشمانم خواند، حتی لحظه‌ای مردد نشد.

از آن به بعد، ما شبی یک ساعت را به آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم می‌گذراندیم.

یک‌ماهی گذشت… او سخت تلاش می‌کرد، سختگیری معلم تازه به دوران رسیده هم، کم که نمی شد هیچ، بیشتر هم می‌شد.

تا اینکه بالاخره توانست به‌خوبی کلام زیبای خدا را بر زبان جاری کند…

و چقدر شیرین بود زمانی که هر صفحه‌ای از قرآن را که باز می‌کردیم، صحیح و بدون غلط می‌خواند.

***

آری جبهه محل آموختن و آموزاندن بود.

محل مبادله‌ی پایاپای.

هر کسی هرچه بلد بود را با عشق، به دیگران یاد می‌داد و در ازایش با دعای خیری که در حقش می‌شد، عشق می‌کرد.

به‌درستی‌که او به جمع قاریان قرآن پیوسته بود و هرجا محفلی برگزار می‌شد، حاضر بود.

***

آن دوست عزیز، چندی بعد در یکی از عملیات‌ها مجروح شد و پس از جنگ، به خانواده‌اش که ساکن کشور امریکا بودند، پیوست.

امید آن دارم که هنوز هم وقت تلاوت قرآن، این همرزم و دیگر همرزمانش را از دعای خیر فراموش نکند…

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
رزمنده ی جانفشان
رزمنده ی جانفشان
1 سال قبل

آفرین بر برادر رزمنده – سعید مومنی – به مناسبت سبک و سلیقه ی صمیمی و خاطرات جالب و آموزنده از آن دوران ناب و تکرار نشدنی.  

همچنین ببینید
بستن