با ما در ارتباط باشید : 09199726467

یادها

نیک سیرت و نیک صورت

مصاحبه با برادر “مهدی زمانیان”

درباره جانباز شهید مصطفی بابایی

آقا مصطفی روح لطیف و چهرۀ بسیار زیبا و عارفانه ای داشت. او با آن سیمای معنوی اش، هر کسی را به خود جذب میکرد. راست قامت و ورزیده، با اخلاق و با اخلاص بود. همچنین عرفان خاصی در وجودش بود که مزید بر علت بود و همه دوستش داشتند.

ان شاءالله عنایت مصطفی شامل حال ما شود.

او با آنکه فرمانده گروهان بود، بسیار خوب با بچه ها ارتباط برقرار میکرد. همۀ نیرویش را برای آنها میگذاشت. اخلاقش بسیار خوب بود. تندی هم اگر میکرد، به خاطر نیروهایش بود.

مثلا در عملیات بیت المقدس 2؛ شرایط خیلی سخت بود. هوا سرد بود و منطقه کوهستانی. امکانات هم کم بود. آقا مصطفی که احساس کرد ما در کار پخش امکانات، تعلل داریم، با ما برخورد کرد. او همیشه به دنبال راحتی بچه ها بود. نیروهایش هم وقتی تعلق خاطر او را میدیدند، اطاعت پذیری میکردند. مصطفی یک فرمانده شایسته بود.

***

شهید زنده

در عملیات بیت المقدس 2 به سختی مجروح شد، طوری که فکر کردند شهید شده. او را پیچیده بودند لای مشما و با سیم تلفن بسته بودند و گذاشته بودند روی برانکارد تا بیاورند عقب. در مسیر یک غار بود که امکانات آنجا بود. من جلوی غار بودم که او را آوردند. متوجه شدیم که مشما بخار کرده و او زنده است.

او از ناحیه سر به شدت صدمه خورده بود و مشکلات ناشی از آن مجروحیت، تا آخر عمر با او همراه بود، اما هیچوقت سختیهایش را مطرح نمیکرد و همیشه با روی گشاده از دوستان و همرزمان استقبال میکرد.

او در آن سی و چند سال که در خانه بود، با عکسهای دوران دفاع مقدس و خاطرات ناب آن زمان زندگی میکرد و روزگار میگذراند.

***

بانوی وصف ناشدنی

مصطفی به دلیل شرایط خاصی که داشت، احتیاج به پرستار داشت.

مدتی، بنیاد شهید یک پرستار به او داد اما بعد از چند وقت، قطع شد. مدتی هم دوستان و همرزمان، از وی پرستاری کردند. اما پرستار اصلی او؛ همسرش بود. ایشان مصداق بارز صبر ایوب بود. بانویی که وصف ناشدنی است. او آنقدر به پای مصطفی ایستاد تا خودش هم دچار آسیب شد و دیسک کمر گرفت. اما باز هم صبوری کرد تا آخر.

مصطفی همیشه با خوشحالی میگفت: من همسر سیده گرفتم و داماد حضرت زهرا(س) شدم. او احترام زیادی برای خانمش قائل بود. سفرۀ عقدشان را من و همسرم چیدیم. آن دو عاشقانه همدیگر را دوست داشتند. مصطفی هر روز بارها و بارها از خانمش عذرخواهی میکرد از اینکه باعث زحمت و اذیتش شده.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همچنین ببینید
بستن