با ما در ارتباط باشید : 09199726467

شهدا

شهید حمید ملارضا


شناسه


نام: حمید

نام خانوادگی: ملا رضا

نام پدر: محرم

ولادت: 18 فروردین 1349

محل تولد: تهران

سن: 18 سال

شهادت: 1 مرداد 1367

محل شهادت: شمال پادگان حمید

عملیات: دفاع سراسری

یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر

مزار: تهران – بهشت زهرا – قطعه 53 – ردیف 67 – شماره 14


زندگینامه


حميد ملا رضا در روز سه شنبه هجدهم فروردين سال 1349 هجري شمسي مقارن با سي ام محرم 1390 هجري قمري در يك خانواده مذهبي در شهر تهران متولد شد. پدرش محرم در جهاد سازندگي کار مي کرد. او فرزند هشتم خانواده بود که 4 برادر و 4 خواهر داشت.

از همان نونهالي نماز را از پدر آموخت و سپس فرايض ديني و قرآني و ديگر فعاليتهاي فرهنگي را در كنار پدر و مادر و خواهران و برادران و ساير دوستانش در مسجد زينبيه (س) تهران آغاز كرد. کمی بعد با گسترش فعاليتهايش، با مساجد ديگر از جمله مسجد الهادي (س) انتهاي خيابان مالك اشتر غرب تهران نیز مرتبط شد.

حميد علاقه فراواني به ورزش فوتبال داشت و هميشه دوستانش را جمع و تشويق به ورزش كردن مي كرد. یک روز، به اتفاق چند تن از دوستانش به باشگاه پرسپوليس رفته، تست دادند و حمید به عنوان بازیکن ثابت باشگاه انتخاب شد. او پشت كار خيلي خوبي داشت.

بسيار مهربان و خوش اخلاق و شوخ طبع بود. عاشق خانواده بود. تابستانها کار می کرد تا کمک خرج پدر باشد.

حميد 13 ساله بود که برادرش امير در عمليات والفجر4 در منطقه پنجوين عراق مفقودالاثر شد. 16 ساله بود که همسر خواهرش (رسول بسته ای) نيز در شهر مهران به درجه رفيع شهادت نائل آمد. با شهادت ايشان پدر حميد تصميم گرفت كنار قبر دامادش قبري را جهت يادبود فرزند مفقودالاثرش بگيرد. زماني كه حميد به شهادت رسيد او را در همان قبر به خاك سپردند.

حميد تا زنده بود از فرزند شهيد خواهرش به خوبي مراقبت مي كرد.

او علاقه زيادي براي حضور در جبهه داشت. چندين بار از طريق بسيج دانش آموزي براي اعزام به جبهه هاي حق عليه باطل اقدام كرد ولي هر بار به خاطر كمي سن موفق به نام نويسي نشد تا آنکه در سال 1366 با سماجت فراوان از طريق بسيج دانش آموزي موفق به ثبت نام شد. آن زمان کلاس سوم راهنمایی بود اما درس را رها کرد و رفت تا راه برادرش بی رهرو نماند.

او پس از گذراندن دوره هاي مختلف نظامي، از طريق پايگاه مقداد به جبهه اعزام شد و در منطقه شلمچه به مبارزه پرداخت.

روز شنبه يکم مرداد 1367 در منطقه كربلاي ايران (شلمچه) زماني كه كمك تيربارچي تقاضاي آب مي كند همين كه حميد ظرف آب را به او مي دهد ناگهان خمپاره اي پشت سرش منفجر مي شود و چون خانم حضرت زهرا (س) با پهلوي شكسته به درجه رفيع شهادت نايل مي گردد.

پیکر پاک وی در روز دوشنبه سوم مرداد 67 مصادف با روز عيد قربان 10/12/1408 ماه ذي الحجه قمري در قطعه 53 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.


وصیتنامه


بسم رب الشهدا و الصدیقین

کل نفس ذائقه الموت ثم الینا ترجعون

سوره عنکبوت، آیه 56

هر کسی چشنده مرگ است، سپس به سوی ما برگردانیده می شوید.

شکر می کنم خدا را که سعادت نصیبم شد تا بتوانم به ندای امام عزیز لبیک بگویم و در جبهه ها حضور یابم و از راه اعتلای قرآن و نصرت و پیروزی اسلام به شهادت برسم و سپاس فراوان خدا را که به آرزوی دیرین خود رسیدم؛ زیرا که شهادت، بسیار شیرین خواهد بود، به طوری که پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید:

والله دوست دارم شهید بشوم در راه خدا و بارها زنده شوم و بارها شهید شوم.

همچنین حضرت علی(ع) بعد از ضربت خوردن می فرماید:

به خدای کعبه رستگار شدم.

پس شما ای دشمنان اسلام!

بدانید که مسلمانان، شهادت را مایه رستگاری و عزت و شرف می دانند و تا آخرین قطره خونشان در راه پیشبرد اهداف اسلامی، نبرد و مبارزه خواهند کرد

و شما ای ملت مسلمان!

جبهه ها را فراموش نکنید و با حضور در جبهه ها، ایمان خود را کامل کنید، زیرا در حدیث است: کسانی که بی دلیل به جنگ و جهاد نمی روند، ناقص الایمان هستند.

والله شور و حالی که جبهه ها دارند در هیچ کجا نمی یابید زیرا در جبهه رابطه بنده با مولا، خالق و مخلوق، رازق و مرزوق و عابد و معبود برقرار است

و شما ای جوانان!

شما که توان بیشتری دارید، جبهه ها را خالی نگذارید و توجه داشته باشید که علی(ع) می فرماید: بهترین چیزی که اهل توسل به خدا، به آن متوسل می شوند، حضور در جبهه است.

پس روح و روان خود را با شرکت در جهاد، جلا و صیقل دهید و بدانید که کلید بهشت، سلاح و شمشیرهای شماست واما مواظب باشید جهادتان بر اساس وظیفه در راه خدا باشد

و اما شما ای پدر و مادرها!

فرزندانتان را در خانه ها نگه ندارید، آیا با وجود این همه احادیث و فضایل درباره مقام رفیع شهادت راضی می شوید که فرزندانتان را در خانه ها نگه دارید؟

و آیا به کلام خداوند، توجه ندارید؟ که در قرآن می فرماید: جهاد همه جانبه کنید، هم جان بدهید و هم اینکه با اموال خود مجاهده کنید و اگر چنین نکنید اموال و اولاد شما را مایه عذابتان قرار می دهیم.

پس کمی تامل و اندیشه کنید

و اما شما، ای منافقین و ضد انقلاب ها و خوارج زمان!

بدانید که حق هیچگونه اظهار نظر و تعیین تکلیف در مورد این جنگ را ندارید و حق ندارید در مورد پایان جنگ و صلح تصمیمی بگیرید، این خانواده شهدا و مجروحین و اسرا می باشند که با نثار فرزندان و اموال خویش، ادامه دهنده جنگ می باشند و تا پیروزی نهایی و تنبیه متجاوزین به دفاع مقدس خود ادامه می دهند.

و شما ای امت و مردم عزیز!

از کمبودها و اشکالاتی که در بعضی از موارد وجود دارد بر مسئولین خرده نگیرید و فشار وارد نیاورید، شما مقایسه کنید دولت ایران و عراق را؛ مشاهده می کنید که عراق، ده ها میلیارد دلار بدهی دارد و هم اکنون نفس های آخر را می زند، اما در مقابل، ایران اسلامی حتی یک ریال نیز بدهکار نیست و اگر روزی بشود که ایران دست گدایی و در مقابل ابر قدرت ها دراز کند، ایران را گلستان خواهند کرد ولی به چپاول ملت مستضعف ما می پردازند؛ ولی ملت مسلمان ایران با یک لقمه می سازدو چنین اجازه ای را به خود نمی دهد که در مقابل مخالفین اسلام سر تسلیم فرود آورد و اما این غرور و افتخار اسلام و ایران، از همت شما امت بیدار و پایدار و انقلابی می باشد که شما نیز مستوجب قدردانی و تشکر می باشید و بدانیدکه خداوند، پاداش و اجر عظیمی منظور خواهد کرد. انشاءالله.

و تو ای مسلمان نامسلمان!

توئی که بنای نق زدن را گذاشته ای و تویی که هنوز نتوانسته ای خود را با این انقلاب، وفق بدهی و دائم کمبود ها را به رخ مسئولین و امت می کشانی، مطمئنا باید گفت اگر حتی یک روز در شعب ابوطالب بودید و تحت محاصره اقتصادی قرارگرفته بودید، سر پیغمبر خدا (ص) را نیز از تن جدا می کردید و دیگر اینکه دست از لجاجت و یا نادانی بردارید و به اسلام واقعی ایمان آورید و امام عصر حاضر را بشناسید که به راستی نائب بر حق امام زمان (عج) می باشد و شمائی که می گویید اگر در زمان امام حسین (ع) بودیم، چنین و چنان می کردیم، به خدا قسم اگر درآن زمان هم بودید در لشگر یزید قرار می گرفتید و بر روی نوه پیغمبر (ص) شمشیر می کشیدید و تشخیص حق و حقیقت در آن زمان نیز برای شما دور بود که این ها همه دلیل بر ضعف ایمانتان است.

کمی به خود آئید و تامل و تعمق کنید تا خدای ناکرده (خسر الدنیا والاخره) نباشید.

و اما شما ای جوانان و دوستان همشهری و کلیه کسانی که در تشییح جنازه ها شرکت می کنید!

سعی کنید مانند یک ماشین عمل نکنید و از خود یک مرده پرست نسازید. اصلا هدف از حضور در قبرستان و شرکت در مراسم تشییح و بزرگداشت شهید یا فرق نمیکند هرکس دیگری که از دنیا می رود، عبرت گرفتن و درس آموختن و به خود آمدن است.

یک لحظه به جهان آخرت و روزمعاد بیاندیشید و ببینید چه توشه هایی برای آخرت خود پیش فرستاده اید و در روز معاد چه محصولی را درو خواهید کرد و اگر روزی فرارسد که هرکس اعتقاد و ایمان کامل به معاد پیدا کند، آن روز است که نفس های سرکش مهار شده و در جامعه امنیت و آرامش به وجود می آید و دیگر ترس از مرگ وجود نخواهد داشت و اینجاست که هر فرد مسلم به ندای ولی امر و رهبر خود لبیک می گوید و جهت یاری رساندن به دین اسلام از هیچ کوششی دریغ نمی کند و جان خویش را در کف خواهد گرفت.

امام را تنها نگذارید و دعای همیشگی را از خداوند مسئلت نمائید.

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار، از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر افزای (ان‎شاءالله)

حمید ملارضا

25شهریور1366


تصاویر


مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همچنین ببینید
بستن