ماموریت پدافندی در فاو
در پی لغو عملیات آفندی در فاو، برادر تقیزاده بهعنوان فرمانده جدید گردان منصوب شد و انجام پدافند از خط مقدم فاو در محور البِحار بهعنوان ماموریت جدید گردان ابلاغ شد.
در تاریخ ۱۹/۱/۶۵، از اوایل روز کار تحویل ساکها به تعاون انجام شده و در بعدازظهر آن روز نیروهای گردان نسبت به جمعآوری وسایل و لوازم خود اقدام کردند. در ساعت ۶ بعدازظهر، نیروهای گردان با استفاده از چند دستگاه اتوبوس، اردوگاه کوثر را به مقصد خسروآباد واقع در جنوب آبادان ترک کردند. اتوبوسها در اواخر شب به مقصد رسیده و نیروهای گردان در نخلستانهای واقع در کرانهی شرقی اروند مستقر شدند.
در روز ۲۰/۱/۶۵، پس از اذان صبح، کار انتقال نیروها با استفاده از چند فروند قایق به ساحل غربی اروند آغاز شد که تا طلوع آفتاب به طول انجامید. نیروهای گردان پس از رسیدن به ساحل اروند، از قایقها پیاده شده و بهصورت ستون پیاده بهسوی یکی از پدهای ب شکل که درواقع خط دوم دشمن در قبل از عملیات والفجر۸ بود، رفتند. پیش از ورود گردان به این محل، با استفاده از لودر سنگرهایی در پد ایجاد شده بود که یک تیم از هر دسته، در یکی از آنها مستقر شد.
رزمندگان گردان بلافاصله پس از تعیین محل استقرار خود، اقداماتی را برای مناسبسازی محل جهت اسکان خود انجام داده و پسازآن به استراحت پرداختند.
در تاریخ ۲۲/۱/۶۵، گروهان فتح و نیمی از گروهان ظفر به همراه بخشی از دسته ادوات، با استفاده از چند دستگاه وانت تویوتا بهسوی محل ماموریت خود در جادهی البِحار اعزام شده و بهتدریج در سنگرهای اجتماعی در طول خط پدافندی مستقر شدند. انتقال نیروها و توزیع آنها در سنگرهای یادشده تا روشن شدن هوا به طول انجامید. بقیهی نیروهای گردان کماکان در عقبه باقی ماندند تا پس از طی دورهی ۱۵ روزه، با نیروهای موجود در خط پدافندی تعویض شوند. در این بازه چند نفر از نیروهای گردان زهیر به گردان پیوستند.
رزمندگان مستقر در خط پدافندی، علیرغم وجود آتش دشمن، به استحکام مواضع و ایجاد سنگرهای جدید پرداختند.
با توجه به احتمال حملهی زرهی دشمن، تصمیم به مینگذاری در جلوی خط پدافندی اتخاذ شده بود. ازاینرو در تاریخ ۲۵/۱/۶۵، پس از تاریک شدن هوا ۱۸ نفر از نیروهای تخریب در قالب ۳ تیم به سرپرستی مجید رضایی برای مینگذاری به منطقه آمده و بهنوبت اقدام به مینگذاری در جلوی خط مقدم کردند. در حین این کار، در مقابل حد گروهان ظفر، بر اثر شلیک توپ مستقیم تانک دشمن و انفجار مینهای همراه ۷ تن از آنها به شهادت رسیدند و ۲ تن از نیروهای گروهان فتح که مامور تامین آنها بودند، دچار موجگرفتگی شدند.
مقارن با وعدهی فرماندهان نظامی عراق به صدام مبنی بر بازپسگیری فاو، بر تعداد نیروهای زرهی دشمن در منطقه افزوده شده و آتش آنها از شدت بیشتری برخوردار شده بود. علاوه بر آتش متقابل توپخانه و خمپارهانداز رزمندگان اسلام، نیروهای گردان نیز در خط مقدم به اجرای آتش پرحجم علیه نفرات دشمن میپرداختند.
در تاریخ ۵/۲/۶۵، پس از گذشت ۱۵ روز از حضور نیروهای مستقر در خط، گروهان نصر به همراه نیم دیگری از گروهان ظفر به خط پدافندی آمده و جایگزین نیروهای قبلی شدند.
هرچند طبق برنامهی قبلی، قرار بر حضور نیروهای جدید در خط مقدم به مدت ۱۵ روز بود ولی به علت دستور آمادگی برای عملیات، نیروهای گردان در تاریخ ۸/۲/۶۵ از خط پدافندی فاو بازگشته و در عقبه مستقر شدند. خبرها حاکی از حضور گردان در یک عملیات آفندی در منطقهای واقع در جنوب کارخانه نمک فاو بود و ازاینرو با توجه به وضعیت عملیات، تغییری در سازماندهی گردان انجام شد.
بهرغم گذشت ۱ روز از خبر حضور گردان در عملیات، این ماموریت در تاریخ ۹/۲/۶۵ لغو گردیده و مقرر شد تا تمامی نیروهای گردان به اردوگاه کوثر بازگردند.
در تاریخ ۱۰/۲/۶۵، با روشن شدن هوا، نیروهای گردان در ۱ ستون پیاده بهسوی اسکله حرکت کرده و با استفاده از چند فروند قایق به شرق اروند انتقال یافتند. پسازآن نیروهای گردان با استفاده از چند دستگاه اتوبوس خسروآباد را بهسوی اردوگاه کوثر ترک کردند. در حوالی ظهر نیروهای گردان به اردوگاه کوثر رسیده و پس از اقامهی نماز و صرف ناهار، در سایهی درختان به استراحت پرداختند. نیروها پس از ساعتی استراحت در اردوگاه کوثر با چند دستگاه اتوبوس بهسوی پادگان دوکوهه حرکت کردند و در حوالی عصر به آنجا رسیدند. پس از استقرار در محل، نیروها اقدام به تحویل سلاح و تجهیزات به واحد تسلیحات و دریافت ساک خود از تعاون کردند. پس از نماز مغرب و عشا نیروها در محل حسینیهی تیپ مشغول به استراحت شده تا برای رفتن به مرخصی در روز بعد آماده شوند. چند نفر از بچههای گردان نیز ماموریت یافته تا چادرها و وسایل را به چمگلک واقع در ساحل شمالی دریاچهی سد تنظیمی دز برده و در آنجا مستقر کنند.
یادش به خیر وقتی در فاو بودیم برادر ملکی (محمد بشر!) قبل از پخش اخبار ساعت ۱۴ دربلندگو می گفت:هنا فاو دارالاذاعه الجمهوریه الاسلامیه فی ایران. (اینجا فاو است’صدای جمهوری اسلامی ایران).
سلام مشتاقانه منتظر خواندن خاطرات شما هستیم لطفا سریعتر در سایت بارگذاری نمائید.
سلام،دوخاطره یکی از پدافندی فاو،ویکی در باره عملیات نصر ۴ ارسال کردم رسیده ثبت شده چه طور باید اطلاع پیدا کنیم
ضمن سلام و ادب؛ خاطرات شما دریافت شد.
درخط پرافندی فاو چند جایگاه برای توپ ۱۰۶درست کرده بودن وچون خط مقابل ما گردان زرهی عراقیها بود ومابین ما اب بود انها نمیتوانستند جلو بیایند خدا خیرشان بده بچه های ۱۰۶ استراحت را از عراقیها هروقت خط کمی ارام میشود،را با شلیک توپ ۱۰۶ بهم میریختن یک روز صبح چندین بار بالای سکوی اتش رفته بودن وچندین کلوله به سمتشان شلیک کرده بودن بقدری که احساس میکنم چندین تلافات از عراقیها گرفته بود که انها هم بدجور جواب اتش را دادن یک ساعت مستقیم شلیک میکردن جوری که بعضی از جاها خاکریز کوتا شده بود من در سنگر استراحت… بیشتر »
سلام،خسته نباشید،ما جز نیروهای اولی بودیم که برای پدافندی به خط مقدم رفتیم یادم است یک روز تانکهای عراقی که روبروی ما بودند عصری دم غروب شروع به شلیک های مستقیم وشدید کردن به همه بچه ها گفتیم داخل سنگرهای خود بشوند نیم ساعت اتش بارانشان ادامه داشت،بعد که کمی اتش کم شد امدم بیرون ازسنگر که ببینم بچه های دسته ام در چه حالی هستند،سنگر به سنگر سر میزدم تا به یک سنگر دفاعی رسیدم که سقف نداشت کلوله مستقیم درست پشت خاک ریز همان سنگر خورده بود در گرد خاک ودودی که محیط سنگر را گرفته بود چشمم… بیشتر »