شناسه
نام: منوچهر
نام مستعار: صادق
نام خانوادگی: عطایی
نام پدر: یدالله
ولادت: 22 دی 1344
رسته: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر – فرمانده گروهان ادوات
سن: 21 سال
شهادت: 17 تیر 1365
محل شهادت: مهران – قلاویزان
عملیات: مرحله دوم کربلای 1
یگان: لشکر 10 سیدالشهدا – گردان علی اکبر
مزار: تهران – بهشت زهرا – قطعه 53 ردیف 95 شماره 15
زندگینامه
شهید صادق عطايي سال 1344 چشم به جهان گشود.
او در دوران نوجواني بسيار صبور و متين بود و هرگز در رفتار با پدر و مادر از محدوده ادب و احترام خارج نمي شد از همان نوجواني براي نزديکي به خدا نماز را در اول وقت مي خواند ، هيچ وقت پيوند خود را با خداي خويش نگسست و هيچ امر بيهوده اي توجه او را جلب نکرد و هميشه از فکر و گفتار و کردار بيهوده پرهيز مي کرد . در اکثر جلسات ديني شرکت مي کرد و به دعا و مجالس مذهبي اهميت زيادي مي داد و نظرش اين بود اين جلسات انسان را از نظر معنوي تقويت مي کند و براي يافتن صراط مستقيم مددرسان مي باشد.
دوران نوجواني او همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي بود و مانند ديگر ياران صديق امام در راهپيمايي و تظاهرات شرکت مي کرد. جهاد در راه اسلام هدف او بود و با عزمي راسخ در اين راه قدم بر مي داشت. با شروع جنگ تحميلي در جبه ها حاضر شد و با رشادت تمام به نبردي جانانه با دشمنان اسلام پرداخت . بارها در مناطق عملياتي مجروح شد ولي هيچگاه خانواده را از مجروحيت خود آگاه نمي ساخت و در جواب خانواده که از او مي خواستند مدت بيشتري در کنار آنان بماند مي گفت : منزل براي استراحت جسم است ولي استراحت روح در پرتو مسجد، جبهه و جنگ است. تا اينکه سعادت با او يار شد و در سال 65 و در سن 21 سالگي شربت شهادت نوشيد و به حق پيوست.
وصیتنامه
اللهم اجعل محيا ي محيا محمد و آل محمد و مماتي ممات محمد و آل محمد
خداوندا زندگي مرا مانند محمد (ص) و خاندانش و مرگم را نيز مانند محمد (ص) و خاندانش شها دت در راه خودت قرار بده.
پروردگارا گناهانم را ببخش و مرا لايق همجواري شهدا قرار بده ، پدر و مادر صبور و استوار باشيد که دشمنان ما از اين صبر به ستوه آمده اند، اي عزيزان به خودتان غم و اندوه راه ندهيد،فرزندان شما راهي را رفته اند که امام حسين (ع) و ياران با وفاي او رفتند.
اي پدر و مادر آگاه باشيد که فرزندنتان امانتي بود که آنرا با افتخار به خداوند پس داديد. مادر جان از تو ميخواهم در صورت شهادتم گريه نکني تا باعث ناراحتي خود و شادي دشمنان اسلام و قرآن نشوي و هر وقت به ياد من افتادي براي مظلوميت امام حسين (ع) گريه کن. از برادران عزيزم مي خواهم که هميشه و در همه حال پايبند به دين اسلام باشند و سعي کنند از حاميان اين راه بوده و هيچگاه امام را تنها نگذارند زيرا اين امام بود که اين انقلاب را به ثمر رساند.
از خواهرم مي خواهم که حجابش را حفظ کند تا مشت محکمي باشد بر دهان دشمنان اسلام ، که حجاب پاسدار خون شهدا است.
نماز اول وقت ، نماز جماعت ، نماز جمعه ، زيارت عاشورا و دعاي توسل از يادتان نرود.
اي عزيزان از شما مي خواهم مرا حلال کنيد و در اين بيانديشيد که ما براي چه شهيد شديم و چه راهي را براي رسيدن به اين مقصود برگزيديم. انشاا… که خداوند متعال از گناهانم بگذرد.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار
التماس دعا
خاطرات
https://www.ali-akbar.ir/4854/%d8%b9%d9%82%d8%a8-%d9%86%d8%b1%d9%81%d8%aa/
تصاویر
