با ما در ارتباط باشید : 09199726467

یادها

یادگار نوروز 1365

خاطره حاج اکبر اسماعیلی

نوروز سال 1365 بود. بچه های گردان به مرخصی رفته بودند و فقط چند نفر مانده بودیم. از جمله:

مهدی زمانیان، علی یونسی، جمشید شاه محمدی (راننده تدارکات گردان)، مسلم اسدی، من و چند نفر دیگر…

بچه ها آمدند به چادر اصلی گردان و پیشنهاد  کردند که “بیایید ما هم همین جا عید بگیریم”

اول قبول کردیم،

ولی کمی که فکر کردیم و سری به اینطرف و آنطرف چرخاندیم، دیدیم هیچ چیز از وسایل مربوط به عید را نداریم.

بی خیال شدیم و گفتیم “ولش کنید، ما که چیزی نداریم با آن عید بگیریم”

کمی دیگر فکر کردیم…

گفتیم: “درست است چیزی نداریم، ولی عکس که می توانیم بگیریم!…”

کنار هم ایستادیم و یک عکس یادگاری گرفتیم.

آن عکس شد یادگار نوروز 1365…

 

(خاطراتتان از دوران حضور در گردان حضرت علی اکبر را با ما به اشتراک بگذارید)

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
همچنین ببینید
بستن