
خاطره حاج حمید پارسا
درباره شهید اصغر کریمی
شهید اصغر کریمی؛ بینی کشیده و بلندی داشت...
او خیلی کباب کوبیده دوست داشت. هروقت میرفت شهر و برمیگشت، شروع می کرد به تعریف کردن: یک کبابی دیدم، عجب کبابی داشت! جایت خالی! دو پرس خوردم و دلی از عزا درآوردم...
او می گفت و من هم فقط گوش می کردم!
یکبار وقتی اصغر داشت تعریف میکرد، گفتم: تو هم میروی میخوری و فقط تعریفش را برای من می آوری!
دفعه بعد، اصغر وقتی از شهر آمد، دو پرس چلوکباب هم خریده بود و همراه خودش آورده بود و ...
Read More