گروهان نصر و فتح که از عصر روز 31/4/67 آماده اعزام بودند، ساعت 6:30 صبح 1/5/67، سوار 4 دستگاه اتوبوس شده و اردوگاه سد دز را به مقصد اهواز ترک کردند. این گروهانها ساعت 9 صبح همان روز، به اردوگاه کوثر رسیده و در موقعیت قبلی گردان استقرار یافتند.
ساعت 14:15 روز 1/5/67، کادر گروهانهای نصر و فتح توسط معاونین گردان نسبت به منطقهی عملیاتی توجیه شدند و با توجه به تغییر در سازماندهی گردان، آرپیچیزنها برای آمادگی با مانور زرهی دشمن به میدان تیر رفتند.
نیروهای گروهان نصر و فتح در ساعت 11 شب 1/...
Read More
عملیات غدیر
دستم را می گذاشتم توی ساک و می رفتم جبهه!…

خاطرۀ جانباز احمد میرعلی پور:
در همان اولین اعزامم به جبهه که سال 1362 بود، دستم قطع شد.
اما 10 روز بعد از ترخیص از بیمارستان، دوباره عازم جبهه شدم، با همان یک دست!...
درست است که نمی توانستم آرپیجی زن و تیربارچی باشم، اما در تدارکات که می توانستم خدمت کنم! برایم فرقی نداشت. دوست داشتم هر کاری که از دستم برمی آید انجام دهم.
***
بعد از پذیرش قطعنامه و بعد از حمله مجدد عراق، گردان علی اکبر عازم خط شد.
من هم با آنکه یک دست بیشتر نداشتم، اما همر...
Read More