
دیدار محمود روشن (نویسنده)
با خانواده شهید ابوالقاسم کشمیری
روزی که قلم به دست گرفته بودم و از خاطراتم درباره بهترین زمان، بهترین مکان و بهترین انسانهایی که دیده بودم، می نوشتم... به دِینی فکر می کردم که بر گردنم بود و تکلیفی که باید ادا می کردم...
روزی که می نوشتم، قصدم آشنا کردن ناآشنایان بود و آگاه کردن آنها که نمی دانند
اما هرگز فکرش را نمی کردم که با نگارش کتابم، درهایی از لطف الهی به روی خودم هم باز شود...
فکرش را نمی کردم که نوشتن از خوبانی که دیده بودم، خوبان دیگ...
Read More